نقطه ها

وبلاگی برای سرگرمی، آموزش، فناوری و ...

نقطه ها

وبلاگی برای سرگرمی، آموزش، فناوری و ...

نقطه ها

وبلاگ نقطه ها، وبلاگی برای اخبار، فناوری و تکنولوژی، طنز ، تفریخ و سرگرمی است.

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
۲۱
فروردين

خونه ی مادر بزرگه الان آپارتمانه

خونه ی مادر بزرگه استخر و لابی داره

خونه ی مادر بزرگه وای فای مفتی داره

خونه ی مادر بزرگه دیش و LNB داره

کنار خونه ی اون همیشه پارتی برپاست

پارتیهای محله پر شور و شوق و غوغاست

مادر بزرگه الان مازراتی سواره

رنگ موهاشم هر روز جور واجورو باحاله..

مادر بزرگه الان شلوار جین می پوشه

کفش کالج و کیفش همیشه روبه روشه

مادر بزرگه هرشب Gem Tv رو میبینه

خرم سلطان و سنبل لامیارو میبینه

خونه ی مادر بزرگه هنوز خیلی باحاله

خونه ی مادر بزرگه حرفای خاصی داره 

منبع : www.number1.blog.ir

  • محمد فیروزآبادی
۲۰
فروردين

سرگذشت تایتانیک

 

یک بررسی علمی - تاریخی از واقعه غرق کشتی تایتانیک

بیش از نود سال از واقعه غرق کشتی اقیانوس پیمای تایتانیک می گذرد و هنوز این واقعه محل بحث و جدل بسیاری در محافل علمی است. تایتانیک ساخته شد تا محصول نهایی عصر خودباوری، کامیابی و تجمل گرایی باشد. با ساخت این کشتی بسیاری گمان کردند که زمان غلبه بشر بر نیروهای طبیعی فرا رسیده است و این موجود غول آسا مصون از قهر طبیعت است. اما غرق این کشتی در اولین سفر دریایی خود، خط بطلان بر این باورکشید  و پس از آن منبع تحقیق و کنکاش بسیار در چند و چون این واقعه شد. مقاله حاضر با بهره گیری از منابع متعددی در این زمینه، بر آن است که تحلیلی کوتاه از این رخداد داشته باشد.

  • محمد فیروزآبادی
۲۰
فروردين

کچل باشی، بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی، این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!!!

 

***********************

 

یعنی فقط کافیه تو خونتون بفهمن که امتحان دارین، اونوقت بخوای بری توالتم میگن کجا؟؟؟ مگه تو امتحان نداری؟؟؟

 

***********************

 

میازار موری که دانه کش است... در مورد مورچه ای که دانه همراه اش نیست فتوایی صادر نشده می توانید بیازارید...!!! یا لهش کنید

 

***********************

 

تلویزیون داره سیرک نشون میده که چهارتا گاو میان از رو طناب میپرن و میرن! مامانم یه نگاه به تلویزیون میندازه و بعدش یه نگاه به من! میگه : اینا گاو تربیت کردن ما هنوز تو تربیت تو موندیم...!!!

 

***********************

 

جاتون خالی دیشب رفته بودم شهر بازی و فقط به یه نتیجه رسیدم: توی شهر بازی تو بعضی از این وسایل بازیش باید یه دکمه ی "غلط کردم" هم بزارن...!!!

 

***********************

 

تا حالا دقت کردی وقتی کباب با برنج میخوریم 90% حواسمون به اینه که هردوتاش باهم تموم شه..!!!دقت کن

 

***********************

 

تا حالا دقت کردین لذتی که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست، تو زدنش به چوب لباسی‎ ‎نیست.واقعا حسش نیس ...!!!

 

***********************

 

بابام اومده تو اتاقم میگه: اینترنت قطعه؟؟؟ میگم: نه چرا قطع باشه!؟ میگه: آخه دیدم داری درس میخونی...!!!

 
  • علی نورشرق
۱۱
فروردين

((( عیدتان مبارک  )))

بهار با تو بهار است و بی تو مثل خزان       بیا که با تو خزانم بهار خواهد شد

به عشق روی تو گل،یک بهار می شکفد       بیا که با تو یقین صد بهار خواهد شد

خوشبختانه این وبلاگ در ایام نوروز افتتاح شد! 

امیدوارم سال خوبی را در پیش داشته باشید. 

منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم!

 

هر روز تان نوروز،،،، نوروزتان پیروز!!!!

 

  • علی نورشرق
۲۶
مهر


انس بن مالک مى گوید: روزى فقیری وارد مسجد شد و در حالیکه از مردم درخواست کمک مى کرد، چنین گفت: اى مردم، چه کسى قرض دراز مدت مى دهد که به طور کامل برایش برگردانده شود. 


  • علی نورشرق
۱۱
شهریور

عیب پوشى و ستار العیوبى

در خبر آمده است که روزى پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم با جمعى از اصحاب خود نشسته بودند ناگه شخصى خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد:

یا رسول الله در فلان خانه مردى و زنى به فساد مشغولند.
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: این خبر تو را باید بررسى کنم و آنها را بخواهم ببینم مطلب چیست ؟
چند تن از صحابه که آنجا بودند اجازه احضار آنها را خواستند، لیکن پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم هیچ یک از آنان را اجازه نداند تا اینکه حضرت على (علیه السلام ) خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم رسید آنگاه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به على (علیه السلام ) فرمود:
یا على تو برو و ببین این ماجرا که مى گویند راست است یا نه
امیرالمؤ منین على (علیه السلام ) آمد تا رسید به در خانه ، آنگاه چشمان خود را بر هم گذاشت و وارد خانه شد و دست بر دیوار داشت تا وقتى که گرد خانه گردید و بیرون آمد چون خدمت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم رسید عرض کرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم من گرد آن خانه گشتم ولى هیچ کس را آنجا ندیم .
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به نور نبوت مطلب را یافت که على (علیه السلام ) نمى خواهد آن دو را رسوا نماید لذا فرمود:
یا على انت فتى هذه الامه یعنى : یا على تو جوانمرد این امتى .
  • علی نورشرق
۱۱
شهریور

مدافع کوچک

قریش به بچه های خود یاد داده بودند که وقتی پیامبر اکرم (ص) از خانه بیرون می آمد ، پشت سر حضرت می دویدند و شعرهایی بر علیه ایشان می خواندند و رسول خدا (ص) را اذیت می کردند. علی (ع) که کودک بود ، به رسول خدا (ص) می گفت : «هر وقت از خانه بیرون می روی ، مرا با خود ببر». پیامبر اکرم (ص) از خانه بیرون می آمد ، تا بچه ها می آمدند به حضرت آزار برسانند ، علی (ع) آنها را دنبال می کرد و گوش و بینی آنها را می کشیدآنها هم نزد پدران خود شکایت می کردند که : «قضمنا علی ؛ علی ما را گاز گرفته » اذیتمان کرده). لذا درکودکی به حضرت لقب «قضم»داده بودند. (15)

  • علی نورشرق
۰۶
مرداد
مجری شبکه بی بی سی فارسی:
مجری شبکه بی بی سی فارسی با انتشار عکسی از زنان محجبه با تیتر: "آیا اسلام لندن را فتح کرده است؟" خشم و تعجب خود را از رشد بی ‌سابقه اسلام و زنان محجبه در شهر لندن ابراز کرد.
ادامه ی مطلب را بخوانید.

  • علی نورشرق
۲۵
ارديبهشت
وقتی شما در حال حمل قرآن هستید؛
شیطان دچار درد شدید در سر میشود
و باز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند.
و با خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود..
و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟؟؟؟
و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید
این پیام را به دیگران ارسال کنید ، شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟؟؟؟
فریب شیطان را نخور!!!!!

پس این حق را دارید که این پست را کپی کنید و در وب هایتان بگذارید ... .


 

 


  • علی نورشرق
۲۵
اسفند

نوجوانان باهوش ، اولین مسلمان

علی (ع) وارد خانه شد. پیامبر (ص) و خدیجه (س) مشغول خواندن نماز بودند. ایستاد و به رکوع و سجود آنها نگاه کرد . پیامبر (ص) آیاتی از قرآن را تلاوت می کرد. چون نماز آنها تمام شد ، علی (ع) از کارشان پرسید : پیامبر (ص) در جواب فرمود : «ما نماز می خوانیم ، برای خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرده است» ؛ و علی (ع) را به اسلام دعوت کرد. او مهلت خواست تا با پدرش مشورت کند. شب تا صبح در فکر بود . صبح نزد رسول خدا (ص) آمد و فرمود : «خداوند مرا آفرید ، در حالی که با پدرم مشورت نکرد. پس دلیلی ندارد که من هم در مورد عبادت او با پدرم مشورت نمایم ». (2)

  • علی نورشرق