سه کار مشکوک و قبول
پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۰۴ ب.ظ
چون صبح شد، مردم گفتند: دیشب علىّ بن ابى طالب صد دینار به فلان زن فاجره ؛ داده است .
با شنیدن این سخن بسیار غمگین و ناراحت شدم و با خود عهد کردم که جبران نمایم ، لذا هنگام شب بعد از نماز عشاء یک صد دینار دیگر از آن پول ها را به مرد رهگذرى دادم .
چون صبح شد، مردم گفتند: دیشب علىّ بن ابى طالب صد دینار به مردى دزد کمک کرده است ؛ و من خیلى ناراحت و افسرده خاطر گشتم و با خود گفتم : به خدا قسم ! امشب صد دینار باقى مانده را به کسى صدقه مى دهم که مقبول خداوند قرار گیرد.
این بار نیز هنگام شب ، پس از نماز عشاء به جماعت حضرت رسول صلوات اللّه علیه از مسجد خارج گشتم و صد دینار باقى مانده را به مردى رهگذر دادم .
وقتى که صبح شد مردم گفتند: دیشب علىّ بن ابى طالب ، صد دینار به مرد ثروتمندى کمک کرده است .
بسیار غمگین شدم و نزد پیامبر خدا رفتم ؛ و جریان را براى حضرتش بازگو کردم .
حضرت رسول فرمود: این جبرئیل علیه السلام است ؛ که مى گوید: خداوند صدقات تو را پذیرفته است .
و مى گوید: آن صد دینارى را که به آن زن فاجره دادى ؛ چون به منزل خود آمد، توبه کرد و آن صد دینار را سرمایه زندگى قرار داد و هم اکنون دنبال مردى است که با او ازدواج نماید.
و آن صد دینارى را که به آن مرد دزد دادى ، او نیز وقتى به منزل آمد، از کارهاى زشت خود توبه کرد و آن پول ها را سرمایه اى براى کسب و تجارت خویش قرار داد.
و همچنین آن صد دینارى را که به مرد ثروتمند دادى ؛ چندین سال بود که زکات و خمس اموال خود را نمى داد، پس وقتى به منزلش آمد، با خود گفت : واى بر تو! این علىّ بن ابى طالب است ، با این که مال و اموالى ندارد؛ این چنین صدقه مى دهد و انفاق مى کند! ولى من باید با این همه ثروتى که دارم از مستمندان دریغ مى دارم ، من باید همانند علىّ بن ابى طالب به دیگران کمک نمایم و زکات و خمس اموال خود را بپردازم .
سپس فرمود: بنابراین ، کارهاى تو مقبول خداوند متعال قرار گرفته است و این آیه شریفه :
(رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ عَنْ تَراضٍ ...)(24)، در شاءن و منزلت تو نازل گردید.(25)
24-سوره نور: آیه 37.
25-مستدرک الوسائل : ج 7، ص 267، ح 16.
با شنیدن این سخن بسیار غمگین و ناراحت شدم و با خود عهد کردم که جبران نمایم ، لذا هنگام شب بعد از نماز عشاء یک صد دینار دیگر از آن پول ها را به مرد رهگذرى دادم .
چون صبح شد، مردم گفتند: دیشب علىّ بن ابى طالب صد دینار به مردى دزد کمک کرده است ؛ و من خیلى ناراحت و افسرده خاطر گشتم و با خود گفتم : به خدا قسم ! امشب صد دینار باقى مانده را به کسى صدقه مى دهم که مقبول خداوند قرار گیرد.
این بار نیز هنگام شب ، پس از نماز عشاء به جماعت حضرت رسول صلوات اللّه علیه از مسجد خارج گشتم و صد دینار باقى مانده را به مردى رهگذر دادم .
وقتى که صبح شد مردم گفتند: دیشب علىّ بن ابى طالب ، صد دینار به مرد ثروتمندى کمک کرده است .
بسیار غمگین شدم و نزد پیامبر خدا رفتم ؛ و جریان را براى حضرتش بازگو کردم .
حضرت رسول فرمود: این جبرئیل علیه السلام است ؛ که مى گوید: خداوند صدقات تو را پذیرفته است .
و مى گوید: آن صد دینارى را که به آن زن فاجره دادى ؛ چون به منزل خود آمد، توبه کرد و آن صد دینار را سرمایه زندگى قرار داد و هم اکنون دنبال مردى است که با او ازدواج نماید.
و آن صد دینارى را که به آن مرد دزد دادى ، او نیز وقتى به منزل آمد، از کارهاى زشت خود توبه کرد و آن پول ها را سرمایه اى براى کسب و تجارت خویش قرار داد.
و همچنین آن صد دینارى را که به مرد ثروتمند دادى ؛ چندین سال بود که زکات و خمس اموال خود را نمى داد، پس وقتى به منزلش آمد، با خود گفت : واى بر تو! این علىّ بن ابى طالب است ، با این که مال و اموالى ندارد؛ این چنین صدقه مى دهد و انفاق مى کند! ولى من باید با این همه ثروتى که دارم از مستمندان دریغ مى دارم ، من باید همانند علىّ بن ابى طالب به دیگران کمک نمایم و زکات و خمس اموال خود را بپردازم .
سپس فرمود: بنابراین ، کارهاى تو مقبول خداوند متعال قرار گرفته است و این آیه شریفه :
(رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ عَنْ تَراضٍ ...)(24)، در شاءن و منزلت تو نازل گردید.(25)
24-سوره نور: آیه 37.
25-مستدرک الوسائل : ج 7، ص 267، ح 16.
چهل داستان و چهل حدیث
از امیر المؤ منین على علیه السلام
عبداللّه صالحى
از امیر المؤ منین على علیه السلام
عبداللّه صالحى
- ۹۱/۰۷/۱۳